| آهنگ شعر "آمدی جانم به قربانت ..." با صدای سالار عقیلی
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
بى وفا حالا که من افتادهام از پا چرا؟
نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر مى خواستی, حالا چرا؟
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توأم, فردا چرا؟
نازنینا ما به ناز تو جوانی دادهایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
این قدر با بخت خواب آلود لالا چرا؟
آسمان چون شمع مشتاقان پریشان میکند
در شگفتم من نمى پاشد زهم دنیا چرا؟
شهریارا بی حبیب خود نمى کردی سفر
این سفر راه قیامت مى روی تنها چرا؟
شاعر: شهریار
آهنگ شعر « آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا» با صدای سالار عقیلی دانلود با حجم 2.41 مگابایت (mp3 (128kbps مدت 2 دقیقه و 38 ثانیه |
دیدگاه شما
ندا ۱۳ خرداد ۹۶ ، ۱۲:۰۰
سلام من دنبال یه چیز دیگممدیر سایت ۱۳ خرداد ۹۶ ، ۱۲:۲۳
سلام. دنبال چی؟احسان ۰۱ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۳۸
آمدی جااااااااااااااااااااانم به قربانت ولی حالا چراااااا؟حسن ۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۱۹
سلام
از این کارا زیاد انجام بدی
نازنین سبحانی ۱۱ آبان ۹۴ ، ۱۵:۰۶
دروودخسته نباشید
خیلی وبتون عالیه
گر بگویم با خیالت تا کجاها رفته ام
مردمان این زمانه سنگسارم می کنند...
استاد فرامرز عرب عامری
رج به رج هر بیت را از روی چشمت ساختم
شعرهایم دستباف مهربانی های توست...
استاد فرامرز عرب عامری
یک امشبی که آمده بودی به خواب من
من از غم فراق تو خوابم نبرده بود...
استاد فرامرز عرب عامری.